English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (597 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tie U متصل کردن مهار کردن مهار
ties U متصل کردن مهار کردن مهار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chucks U مهار کردن
chuck U مهار کردن
chucked U مهار کردن
clamping U مهار کردن
clamp U مهار کردن
clamped U مهار کردن
clamps U مهار کردن
chucking U مهار کردن
restrains U نگهداشتن مهار کردن
restraining U نگهداشتن مهار کردن
chucking automatic U مهار کردن خودکار
restrain U نگهداشتن مهار کردن
bolster plate U صفحه برای مهار کردن
ground tackle U وسیله مهار کردن قایق
triple team U سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
stanchion U مهار یامحدودکردن تیر دار کردن
binding U مهار کردن بار در روی پالت
mooring U نقطه مهار کردن قایق به ساحل
bindings U مهار کردن بار در روی پالت
strings attached <idiom> U تحت کنترل قرار دادن،مهار کردن
mooring line U طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
controlling U کنترل کردن مهار کردن
controls U کنترل کردن مهار کردن
control U کنترل کردن مهار کردن
anchor block U بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
controls U مهار
chainage U مهار
chucking U مهار
halter U مهار
halters U مهار
control U مهار
spanned U مهار
span U مهار
make fast U مهار
guide rope U مهار
anchorage U مهار
unbridle U بی مهار
spanning U مهار
anchorages U مهار
spans U مهار
controlling U مهار
restraints U مهار
restraint U مهار
bearing rein U مهار
anchors U مهار
anchor U مهار
braced U مهار
bond U مهار
brace U مهار
belaying pin U مهار
frenum U مهار
guy U مهار
guys U مهار
anchoring U مهار
stayband U حلقه مهار
knee brace U مهار زانوئی
bollards U میله مهار
bridled U زنجیر مهار
ball control U مهار توپ
anchor pole U دیرک مهار
drogue U مهار چتری
wiring harness U مهار سیم
bollard U میله مهار
bridle U زنجیر مهار
bridle U مهار ناو
tractable U سست مهار
angle-tie U مهار قطری
bridles U مهار ناو
bridled U مهار ناو
restrained U مهار شده
bridling U زنجیر مهار
bridles U زنجیر مهار
arresting sheave U پل مهار هواپیما
bridling U مهار ناو
anchor rod U میل مهار
knee-brace U مهار زانویی
martingale U مهار جلو
prony brake U مهار پرونی
tie rod U میل مهار
raker U تیر مهار
span wire U سیم مهار
angle-tie U مهار گوشه
foot trap U مهار توپ با کف پا
tawie U سست مهار
sag rod U مهار عرضی
sagrod U مهار عرضی
topping lift U مهار بالایی
stay U تکیه مهار
electrical shant U مهار برقی
stayed U تکیه مهار
cross brace U مهار عرضی
bollard U تیر مهار
daedman U مهار وزنی
holdfast U مهار گیر
guy wire U سیم مهار
mooring buoy U بویه مهار
mooring line U سیم مهار
mooring pendant U سیم مهار
mooring ring U حلقه مهار
mooring rope U طناب مهار
mooring swivel U مدور مهار
gripping jaw U فک مهار کننده
controlled U مهار شده
uncontrolled U مهار نشده
escalates U از مهار خارج شدن
clamping sleeve U مفصل مهار کننده
escalate U از مهار خارج شدن
buoy pendant U زنجیر مهار بویه
escalating U از مهار خارج شدن
escalated U از مهار خارج شدن
forward bow spring U طناب مهار کشتی
clamping fixture U گیره مهار کننده
restraining forces U نیروهای مهار کننده
mooring line U طناب مهار مین
leg trap U مهار توپ با ساق پا
moorage U محل مهار کشتی
clamping U مهار گیره عقربک
aircraft arresting complex U وسایل مهار هواپیما
barricade U مهار هواپیما سد جاده
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
clamps U مهار گیره عقربک
mooring swivel U خودگر مهار مین
aircraft arresting hook U قلاب مهار هواپیما
barricading U مهار هواپیما سد جاده
anchored filament U افروزه مهار شده
barricades U مهار هواپیما سد جاده
aircraft arrestment U عملیات مهار هواپیما
barricaded U مهار هواپیما سد جاده
clamped U مهار گیره عقربک
clamp U مهار گیره عقربک
tie down U مهار هواپیما یا کشتی
dragon-piece U [مهار تیر شیروانی نبش]
arresting net stanchion U قلاب تور مهار هواپیما
arresting system payout U بازده سیستم مهار هواپیما
afterbow U طناب مهار سینه ناو
equitation U هنر سواری و مهار اسب
dragging-piece U [مهار تیر شیروانی نبش]
arresting sheave U ریل و سرسره مهار هواپیما
clamping jaw U فکهای مهار کننده گیره
hook cable U کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
headfast U طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
blocking and chocking U مهار بار روی وسیله ترابری
shifted U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
uncleat U بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
shift U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shifts U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
smothered U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothering U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
arresting system purchase element U وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
smother U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
forestay U مهار بین پیش دگل وعرشه کشتی
lies U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lied U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
chock U قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
lie U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
fender U بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
safety valve U پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
cargo tie down point U محل مهار بار روی وسیله محل بستن محمولات
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
loop sling U مهار حلقوی بار بند حلقوی
attaches U 1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
attach U 1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
attaching U 1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
join U متصل کردن یا وصل کردن چندین چیز مهم
joins U متصل کردن یا وصل کردن چندین چیز مهم
joined U متصل کردن یا وصل کردن چندین چیز مهم
connects U اتصال دادن متصل کردن مربوط کردن
connect U اتصال دادن متصل کردن مربوط کردن
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
sling U بند مهار بند قلاب
slings U بند مهار بند قلاب
slinging U بند مهار بند قلاب
compacts U فشرده کردن بهم متصل کردن
compacting U فشرده کردن بهم متصل کردن
compacted U فشرده کردن بهم متصل کردن
compact U فشرده کردن بهم متصل کردن
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
apply U متصل کردن
pans U متصل کردن
connects U متصل کردن
joins U متصل کردن
pan- U متصل کردن
joggle U متصل کردن
joggled U متصل کردن
joggles U متصل کردن
joggling U متصل کردن
connect U متصل کردن
pan U متصل کردن
applies U متصل کردن
colligate U متصل کردن
adjoins U متصل کردن
tie down U متصل کردن
join U متصل کردن
joined U متصل کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com